per
انجمن مهندسی آبیاری و آب ایران
نشریه علمی پژوهشی مهندسی آبیاری و آب ایران
2251-7359
2012-02-20
2
2
1
9
70405
Original Article
تهیه نقشه قابلیت آبیاری اراضی کشاورزی آبهای زیرزمینی دشت مهران در محیط GIS
Capability of Mehran plain's groundwater for irrigation of agriculture lands in GIS environment
حاجی کریمی
1
فتح الله نادری
2
ذوالفقار مهدی زاده
3
دانشکده کشاورزی دانشگاه ایلام. ایلام، بلوار پژوهش، دانشگاه ایلام، دانشکده کشاورزی
شرکت آب و فاضلاب ایلام
دشت مهران با وسعت حدود300 کیلومتر مربع یکی از وسیعترین دشتهای استان ایلام می باشد. در این دشت به لحاظ وجود اراضی کشاورزی فراوان، حفر چاههای عمیق و نیمه عمیق رواج چشمگیری دارد و لذا مطالعه آبهای زیرزمینی که به عنوان اصلی ترین منبع آب در کل دشت محسوب می شود، ضروری به نظر می رسد. در این تحقیق، جهت بررسی آبهای زیرزمینی دشت، ابتدا داده های کمّی و کیفی چاه های بهره برداری و پیزومتر تهیه گردید و سپس با بررسی وضعیت فیزیکی آبخوان، نقشه های تراز و عمق و جهت جریان آب زیرزمینی تهیه گردید. سپس برای آگاهی از وضعیت کیفی آب زیرزمینی جهت استفاده در کشاورزی، نقشه هدایت الکتریکی (EC) بر اساس لایه اطلاعاتی چاههای منطقه مورد مطالعه تهیه شد. در نهایت، آب زیرزمینی از نظر مصرف کشاورزی بر اساس نمودار ویلکاکس طبقه بندی گردید. سپس بر اساس این نمودار و نقشه های هدایت الکتریکی و نسبت جذب سدیم، نقشه قابلیت آبیاری در اراضی کشاورزی آبهای زیرزمینی دشت مهران در سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) تهیه گردید. نتایج نشان می دهد که کیفیت آب زیرزمینی دشت مهران فقط در بخش کوچکی از نواحی غربی دشت برای کشاورزی نامناسب بوده و در سایر مناطق کیفیت آب برای کشاورزی مساعد و مناسب است.
Mehran plain, having about 300 km2 area, is one of the widest plains of IlamProvince. Because of extensive agriculture lands, numerous shallow and deep wells are drilled in the plain, therefore, study of the groundwater as the main water resource of the area is very important. In order to study the groundwater, at first quantitative and qualitative data of wells and piezometers was collected and by inspecting the physical condition of the aquifer, the maps of potential, depth and flow direction were prepared. Based on information layer of wells, the electrical conductivity (EC) map of the area was prepared to get information about the water quality for agriculture uses. Finally, groundwater was classified for agriculture uses based on Wilcox diagram. Then, using the diagram and also EC map and sodium adsorption ratio (SAR), the capability of groundwater for irrigation was prepared in the geographical information system (GIS). Results showed that the quality of groundwater for agriculture uses is suitable in most parts of the plain and only a small area in the western area of the plain is unsuitable.
https://www.waterjournal.ir/article_70405_1a348ceb41b3e457afd8e0461367e173.pdf
آب زیرزمینی
دشت مهران
سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)
قابلیت آبیاری
نمودار ویلکاکس
Ground water
Irrigation Capability
Mehran Pain
GIS
Wilcox Diagram
per
انجمن مهندسی آبیاری و آب ایران
نشریه علمی پژوهشی مهندسی آبیاری و آب ایران
2251-7359
2012-02-20
2
2
10
25
70406
Original Article
آشکارسازی تغییر اقلیم در غرب ایران با توجه به تغییرات دما
Detection of climate change using air temperature series in the west of Iran
فرشته قیامی شمامی
1
صفر معروفی
smarofi@yahoo.com
2
علی اکبر سبزی پرور
3
حمید زارع ابیانه
zareabyaneh@gmail.com
4
مجید حیدری
heydari.majeid@gmail.com
5
گروه آبیاری و زهکشی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا.
گروه آبیاری و زهکشی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا.
گروه آبیاری و زهکشی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا.
گروه آبیاری و زهکشی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا.
گروه آبیاری و زهکشی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا.
این تحقیق به منظور بررسی تغییر اقلیم در ناحیه غربی ایران، بر مبنی ارزیابی تغییرات دما صورت گرفته است. در همین رابطه آمار 46 ساله (2006-1961) تعداد 17 ایستگاه سینوپتیک منطقه غرب کشور بررسی گردیده و تغییرات معنیدار دماهای بیشینه، کمینه، متوسط و همچنین دامنه شبانهروزی دما (DTR، که بیانگر اختلاف مقادیر دماهای بیشینه و کمینه میباشد)، در دو مقیاس زمانی فصلی و سالانه مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. بدین منظور، ابتدا دوره مطالعاتی در سه بازه زمانی 46، 30 و 16 ساله تقسیم شده و با توجه به میزان تغییرات دما، دوره نرمال اقلیمی برای کلیه ایستگاهها استخراج گردید. سپس مقادیر میانگین دادهها، با استفاده از آزمونهای من - ویتنی و t دو نمونهای مورد مقایسه قرار گرفت و اختلافهای معنیدار در سطح اطمینان 95 درصد مشخص شدند. در این رابطه، بیشترین و کمترین تفاوت میانگین دورهها، به ترتیب به دماهای کمینه و بیشینه اختصاص یافت. همچنین روند دادهها در بازه زمانی 16 ساله اخیر نیز مورد بررسی قرار گرفت و بر اساس نتایج آن، دماهای متوسط، بیشینه و کمینه دارای روندی افزایشی بوده، در حالیکه در دادههای DTR تغییرات کاهشی مشاهده شد. از نظر منطقهای، این نتایج بیانگر آن است که بارزترین تغییرات متعلق به اقلیم نیمه خشک (ایستگاههای سقز، شهرکرد، کرمانشاه و تبریز) بوده است. از نظر فصلی نیز، زمستان شدیدترین تغییرات را در منطقه در بر داشته است. میزان موارد اختلاف بین بازه زمانی 16 ساله و بازههای 30 (دوره نرمال) و 46 ساله، به ترتیب معادل 85 و 60 درصد میباشد. در بازه 16 ساله اخیر، بیشترین و کمترین روند معنیدار ایستگاهها، به ترتیب در فصول تابستان و پاییز مشاهده گردید.
In this research, in order to investigate climate change occurrence in west of Iran, 46 years observed data (1961-2006) of 17 synoptic stations of the area were used and evaluated. To this regard, significant variations values of maximum, minimum and average air temperatures as well as diurnal temperature range (DTR) on both annual and seasonal time series were analyzed on two steps. First, the data period was considered as three categories including: 46, 30 and 16 years, and the normal climate duration base variation temperature was identified on the all of stations. Then, significant variations were identified based on the averages values comparison, using the Mann-Whitney and t-Test methods. Data trend was evaluated from the 16 years period which was concern to recent period and has significant variations (at 95% level) comparing the other durations. Base on trend analysis results, Values of maximum, minimum and average air temperatures showed increasing and DTR decreasing variations. The maximum and minimum differences were related to minimum and maximum air temperatures, respectively. Regional investigation of results, illustrated that the most important variations were concerned to semi arid climate (Saghaz, Shahr-kord, Kermanshah and Tabriz stations). Seasonally, winter had also the most important variations. The difference between the 16 years duration and the 30 as well as 45 years durations were 85 and 60%, respectively. During the 16 years period, maximum and minimum stations which had significant trends were observed in summer and fall, respectively.
https://www.waterjournal.ir/article_70406_5ac90712abe13c6157c850f142bfb4a0.pdf
آزمون تغییر اقلیم
روند دما
غرب ایران
مقایسه میانگینها
ناپارامتری
Climate change
Means Comparing
Non Parametric Test
Temperature Tend
the West of Iran
per
انجمن مهندسی آبیاری و آب ایران
نشریه علمی پژوهشی مهندسی آبیاری و آب ایران
2251-7359
2012-02-20
2
2
26
36
70407
Original Article
بررسی تغییرات رطوبت و املاح در منطقه توسعه ریشه پسته با استفاده از مدل LEACHM
onsideration of solute and moisture change in pistachio root zone by LEACHM model
شکرالله اسماعیلی
1
مسعود پارسی نژاد
2
استادیار گروه آبیاری دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند
استادیار گروه آبیاری و آبادانی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
مدلهای شبیه سازی رطوبت و املاح در خاک می تواند روش مناسبی جهت پیش بینی تغییرات شوری و رطوبت باشد از جمله مدلهای شبیه سازی مدل LEACHMاست که حرکت آب، املاح و نیز جذب ریشه و فعل و انفعالات شیمیایی در محیط غیر اشباع را به صورت یک بعدی شبیه سازی می کند. به منظور بررسی تغییرات رطوبت و املاح در منطقه توسعه ریشه پسته، تحقیقی در یکی از باغات پسته شمال اردکان ((32O 27 N ,53O 54 E انجام شد و داده های بدست آمده با استفاده از مدل LEACHM شبیه سازی شد. این مدل میزان شوری خاک در عمق 30 سانتی متری را در فصل رشد، تقریبا برابر میزان اندازه گیری شده پیش بینی نمود ولی بعد از آن روند افزایشی را تا انتهای سال نشان داد. همین پیش بینی برای عمق90،60 و 120 سانتی متری نیز بدست آمد. از پیش بینی مدل می توان به این نتیجه رسید که شوری از اعماق بالاتر وارد عمق 120 سانتی متری گردیده و این عمق شوری بیشتری را نشان می دهد به عبارتی کسر آبشوئی کافی وجود نداشته است تا نمک را از منطقه توسعه ریشه خارج کند. در عمق 30-0 سانتی متری به خاطر صعود مویینه ای آب و به جا گذاشتن نمک، شوری افزایش یافته است. پیش بینی مدلLEACHM نشان می دهد که روند کاهش رطوبت خاک بیشتر از مقدار اندازه گیری شده است و پس از گذشت چند روز تغییرات رطوبت کاهش چشمگیری را نشان می دهد. در تمام اعماق رطوبت اندازه گیری شده با آهنگ ملایمتری کاهش یافت و این روند تا قبل از آبیاری بعدی ادامه پیدا کرد. همچنین وجه مشترک در تمام اعماق تخمین کم رطوبت پیش بینی شده نسبت به اندازه گیری شده بود. در عمق 120-90 سانتی متری به خاطر دیر رسیدن جبهه رطوبت افزایش رطوبت با تاخیر انجام شد. در فصولی که گیاه فعالیت نداشته، شوری خاک به علت آبشوئی بیشتر، کاهش یافته و نشان دهنده این است که پروفیل توزیع نمک در منطقه توسعه ریشه تقریبا به حالت پایداری رسیده است.
The simulation models of solute and water flux is suitable method for prediction of salinity and moisture variation in soil profile. One of solute water movement model is LEACHM. This model simulates one-dimentional solute , water and chemical reaction and root water uptake in unsaturation zone An experiment was counducted in order to consideration of solute and moisture of root zone in pistachio orchards in north of ardakan in central of Iran (32O 27 N ,53O 54 E ) and LEACHM model was assessed for pistachio orchards. The capablility of this model for 30 cm depth in growth season was successfully but increased until end of season. For 60, 90 and 120 cm depth prediction was the same. In 30 cm depth the soil salinity was increased affected by the capillary rise. The prediction of LEACHM model show that soil moisture was decreased more than observed values and after several days change of moisture decreased greatly. In all of depths the soil moisture has smooth changes and this change continues until the next irrigation. It was the common points of all depths that predictions were lower than observed values. In 90- 120 cm depth moisture front moved late thus increasing of moisture had delay. In nongrowing season, the salinity decreased in soil profile because of leaching fraction and showed that salt distribution in root zone is steady state.
https://www.waterjournal.ir/article_70407_6b5af875dd1aa43da9048d083217ba43.pdf
پسته
رطوبت
ریشه
شوری
LEACHM
LEACHEM
Pistachio
Root Zone
Salinity
per
انجمن مهندسی آبیاری و آب ایران
نشریه علمی پژوهشی مهندسی آبیاری و آب ایران
2251-7359
2012-02-20
2
2
37
46
70408
Original Article
ارزیابی تاثیرات اقدامات آبخیزداری با استفاده از برنامه WOCAT در حوزه آبخیز نسیمآباد، شمال غرب شیراز
Evaluation of Watershed measure Impacts using WOCAT program in the
Nasim-Abad watershed, southwest of Shiraz
مریم رحیمی
maryam.rahimi26@yahoo.com
1
مجید صوفی
2
حسن احمدی
3
- آبخیزداری دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران
استادیار و عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان فارس
. استاد دانشکده منابع طبیعی و کشاورزی دانشگاه تهران و رئیس گروه دانشکده منابعطبیعی-آبخیزداری دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران.
سرمایهگذاری در اقدامات حفاظت آب و خاک نیازمند بررسی دقیق و طراحی بر مبنای تجربیات ثبت شده و ارزیابی اثرات و منافع حاصل از اقدامات است. معرفی اقدامات موفق، نیازمند ارزیابی پروژههای حفاظت آب و خاک توسط یک روش استاندارد و یکسان، توسط تمامی متخصصان در مناطق مختلف کشور است. در این تحقیق اقدامات مکانیکی حفاظت آب و خاک از نوع سدهای سنگی- ملاتی در حوزه آبخیز نسیم آباد با اقلیم نیمهمرطوب و بارش متوسط سالیانه 500 تا 700 میلیمتر در شمال غرب شیراز توسط برنامه جهانیWOCAT (World overview conservation approaches and technologies) مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. ارزیابی از جنبههای مختلف اجتماعی، اقتصادی، محیط طبیعی و انسانی در قبل و بعد از اجرا صورت پذیرفته است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد که به دلیل چرای مفرط مراتع و تبدیل آنها در برخی نقاط به دیمزارهای کم بازده، رواناب سطحی افزایش یافته است. تمرکز رواناب سطحی افزایش یافته در بستر زهکشهای طبیعی حوزه آبخیز سبب ایجاد و گسترش فرسایش آبکندی شده است. برای کنترل فرسایش آبکندی، سدهای سنگی ملاتی با ارتفاع متوسط یک متر و به حجم 34496 مترمکعب در فاصله سالهای 1377 لغایت 1382 استفاده شده است. گرچه پیشانی آبکندها در بالای شیب در حال عقب نشینی بوده اما رسوبات حاصل از فرسایش آبکندی در پشت سدهای احداث شده تهنشین گردیده و سدهای احداثی را کاملا پر کرده است. بهدلیل عدم بکارگیری بهره برداران در احداث سدهای اصلاحی، دانش استفاده از این فنآوری در آبخیز نسیم آباد در نزد بهره برداران ایجاد نشده و این نوع فنآوری در اقتصاد محلی تاثیرگذار نبوده است. نسبت منفعت به هزینه در این فنآوری معادل 1/ محاسبه شده و مبین این مطلب است که این طرح از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نیست. از آنجا که این فنآوری نتوانسته گسترش فرسایش آبکندی را کاهش دهد لذا نمی توان اثرات مثبتی برای آن متصور بود مگر بدام انداختن بخشی از رسوبات تولید شده که پس از پر شدن سدهای احداثی، رسوبات را تحویل آبراهههای پایین دست خواهند داد. تحلیل اثرات فیزیکی، اکولوژیک و اقتصادی نشان داد که این فنآوری فقط از دیدگاه رسوب قابل بازخورد است ولی از جنبههای اقتصادی، اکولوژیک و نگهداری قابل توجیه نیست.
Investment on soil and water conservation measures require detailed study and planning based on documented experiences and evaluation impacts and benefits of measures. Introducing success of measures needs evaluation of soil and water conservation projects by a standard and uniqe method by all experts in different regions of the country. In this research, mechanical measures of soil and water conservation in the form of rock-cemented dams were evaluated in the Nasim-abad watershed with semi-humid climate and mean annul precipitation between 500 and 700 in the northwest of Shiraz using global WOCAT( World Overview Conservation Approaches and Technologies) program. Evaluation in different aspects such as social, economic, physical and human environment before and after of applied technologies carried out. Results of this research revealed that surface runoff was increased due to over grazing and rangeland change to poor drylands. Increased surface runoff caused gully erosion on natural thalwegs. Rock-cemented dams with one meter height and a total volume of 34496 cm3 were applied to control gully erosion. Although gully headcut are retreating upslope, sediment due to gully erosion was deposited behind established dams and completely filled tham. Constructed dams were not established by watershed residents and they did not gain the knowledge of dam construction and the benefits of using them. Therefore, it can be said that the participation of land users was negligible in the phase of dams establishment. Also, the results of research indicated that benefit/cost ratio was about 0.1 that means this sort of project was not justifiable in view point of economy. As this technology could not mitigate gully development, there is not positive effects for dams unless sediment trapping. After filling dams, sediments flow over and reach to downstream rivers and Salman-e-farsi dam. Analysis of physical, ecological and economical impacts of dams construction indicated that this technology has positive feedback in view point of sediment trapping but it is not recommendable in view point of economic, ecologic and maintenance.
https://www.waterjournal.ir/article_70408_dcdf5de3e6f243862ce6375067db2bcc.pdf
چکدم سنگی
شیراز
فنآوری
ملاتی
نسیمآباد
WOCAT
evaluation
WOCAT
Nasimabad-Shiraz
rock-cemented dams
technology
per
انجمن مهندسی آبیاری و آب ایران
نشریه علمی پژوهشی مهندسی آبیاری و آب ایران
2251-7359
2012-02-20
2
2
47
57
70411
Original Article
بررسی امکان استفاده از آب دریای خزر برای آبیاری دو گونه شبدر و یونجه
Studying the possibility of using the Caspian Seawater for alfalfa and breseem irrigation
ملیحه ظریف معظم
zarif_info@yahoo.com
1
حمیدرضا مرادی
2
گروه آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تربیت مدرس
دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تربیت مدرس
کمبود منابع آب و خشکسالی باعث شده است که استفاده از آبهای نامتعارف به صورت گزینهای قابل تامل مطرح باشد، از سویی کشور ایران با دریای خزر مرز مشترک آبی دارد. از اینرو پژوهش حاضر بهمنظور بررسی اثر تنش شوری آب دریای خزر، روی جوانهزنی، طول، وزن، نسبتK+/Na+ و مقدار Ca2+ در دو گونه علوفهای انجام شد. گونههای انتخاب شده شامل شبدر (berseemclover) و یونجه (hamedanian alfalfa) بوده است. گونهها تحت تاثیر غلظتهای مختلفی از آب دریای خزر شامل I0 (شاهد)، I1 (تناوب آب معمولی و آب دریای خزر) و I2 (آب دریای خزر) قرار گرفتند. استفاده از تنشهای شوری اثر معنیداری روی صفات شبدر و یونجه داشت. تیمار I1 باعث افزایش نسبی وزن یونجه شد ولی در مجموع افزایش شوری باعث کاهش جوانهزنی، طول، وزن، نسبت K+/Na+و Ca2+ در دو گونه شبدر و یونجه شد. نتایج حاصله استفاده از آب دریای خزر برای آبیاری را تائید نکرد.
Shortage potable water resource and through cause that uses unusual water is as choice considerable. Iran has border water with Caspian Sea. So, an experiment was conducted to assess the effect of salt stress, Caspian Sea, on germination, length, weigh, K+/Na+ ratio, and Ca++ in a two farm crops. Selected plants were including berseem clover and hamedanian alfalfa. Plants salinized with varying concentrations of Caspian Sea, i.e. I0 (control), I1 (periodic control and Caspian Seawater), and I2 (Caspian Seawater). Use salinity stress signified difference on quality alfalfa and breseem. I1 treatment caused increasing alfalfa weight relatively, overaaall Increasing salt level generally caused decreasing germination, length, weight, K+/Na+ ratio, and Ca++. The results don̉̉t support irrigation by Caspian Seawater.
https://www.waterjournal.ir/article_70411_4e57a64c25fe2beb4f8963167574f9fd.pdf
خصوصیات رشد
دریای خزر
شبدر
شوری
یونجه
alfalfa
Breseem
Caspian Sea
Growth Attributes
Salinity
per
انجمن مهندسی آبیاری و آب ایران
نشریه علمی پژوهشی مهندسی آبیاری و آب ایران
2251-7359
2012-02-20
2
2
58
66
70413
Original Article
بررسی اثر متغیرهای کلان اقتصادی بر آلودگی آب در ایران
Investigation of Macro economical Variable on Water Pollution in Iran
ایرج صالح
1
حلیمه جهانگرد
2
حامد رفیعی
3
حمید امیرنژاد
4
عضو هیات علمی گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه تهران
عضو هیات علمی گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه ساری
در راستای دستیابی به توسعه پایدار که مفهومی نو در جهان امروز است، تنها رشد اقتصادی که متکی به فرآیند تولید کالا و خدمات باشد مطرح نبوده، بلکه در آن عواملی از جمله حفظ محیطزیست نقش مهمی را ایفا میکنند. بر اساس الگوی تعادل مواد بهعنوان پایه اصلی مباحث زیست محیطی، بین میزان استفاده از منابع طبیعی و آلودگی محیطزیست رابطه مستقیمی وجود دارد. در این بین، آلودگی آبها از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا مقدار این منبع حیاتی در جهان تقریباً ثابت بوده و آلودگی آن بهشدت بر سلامت انسان اثر میگذارد. با توجه به اهمیت مسئله آلودگی آب، هدف این مطالعه بررسی ارتباط بین مقدار آلودگی آبها و متغیرهای کلان اقتصادی تولید ناخالص داخلی سرانه و شدت مصرف انرژی در ایران می باشد. در این رابطه اطلاعات مورد نیاز مربوط به دوره زمانی86-1358 است. همچنین برای بررسی روابط علی از علیت انگل گرنجر و برای بررسی روابط بلندمدت از الگوی تصحیح خطای برداری استفاده شده است. نتایج حاصله نشان داد که تولید ناخالص داخلی سرانه ارتباط کاملا معنیدار و مثبت با میزان آلودگی آب دارد. بررسی رابطه علی نیز حاکی از رابطه علی دوطرفه بین آلودگی آب و تولید ناخالص داخلی سرانه است. در حالیکه اثر شدت مصرف انرژی معنادار نیست. بر اساس نتایج حاصله از این مطالعه پیشنهاد میشود که بهمنظور کاهش آلودگی آبها نظارت بیشتری بر نحوه مصرف آن بهعمل آمده و سیاستهایی در جهت کاهش شدت مصرف انرژی و جایگزینی منابع انرژی تمیز بهجای منابع آلاینده اتخاذ شود.
According to importance of Water Pollution, this study investigates relation between amount of Water Pollution and macro variables of economical growth and energy consumption data for1979-2007and in Iran. for investigation of causality and long run relation, used Engel granger causality and Vector Error Correction (VECM) respectively. Results show that GDP has positive and significant longrun and double-breasted causality relation with water pollution. But energy consumption effect is not significant. Therefore is suggested that consumption is controlled for reducing pollution and policies make for reducing energy consumption and switching clean energy resources reward embarrassed resources
https://www.waterjournal.ir/article_70413_6f9518007fe5ad27eddb03fd9290ccbb.pdf
آلودگی آب
توسعه پایدار
تولید ناخالص داخلی
شدت استفاده از انرژی
sustainable development
Water Pollution
GDP
Energy Used Rat
per
انجمن مهندسی آبیاری و آب ایران
نشریه علمی پژوهشی مهندسی آبیاری و آب ایران
2251-7359
2012-02-20
2
2
67
76
70414
Original Article
تاثیرکمآبیاری و خشکی موضعی ریشه بر خصوصیات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی گیاه ذرت
Effect of deficit irrigation and partial root zone drying on Morphological and physiological characteristics of corn
عباس رضائی استخروئیه
rezaei@mail.uk.ac.ir
1
سعید برومند نسب
boroomandsaeed@yahoo.com
2
عبدالرحیم هوشمند
hooshmand_a@scu.ac.ir
3
محمدجواد خانجانی
khangani@yahoo.com
4
دانشکده مهندسی علوم آب، دانشگاه شهید چمران اهواز
استاد، دانشکده مهندسی علوم آب، دانشگاه شهید چمران، اهواز
استادیار، دانشکده مهندسی علوم آب، دانشگاه شهید چمران، اهواز
دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید باهنر کرمان Email: khangani@yahoo.com Mobile: 09131413028
منابع جهانی آب محدود است. کم آبیاری روشی مناسب برای مقابله با این محدودیت است. برای تعیین بهترین روش اعمال کمآبیاری برای گیاه ذرت تحقیقی انجام گرفت. این تحقیق در سال 1389 در دانشگاه شهید باهنر کرمان، به صورت بلوکهای کامل تصادفی با یک تیمار شاهد، 18 تیمار کمآبیاری و در سه تکرار اجرا شد. تیمارهای کمآبیاری شامل تنش خشکی ملایم (آبیاری با 75% نیاز آبی گیاه)، تنش خشکی شدید (آبیاری با 50% نیاز آبی گیاه)، آبیاری جویچهای یک در میان ثابت (آبیاری با 50% نیاز آبی گیاه) (C)، سه تیمار خشکی موضعی ریشه (آبیاری با 50% نیاز آبی گیاه) بهصورت جابجائی جویچههای مرطوب در هر آبیاری (D1)، بعد از دو آبیاری (D2) و بعد از سه آبیاری (D3) است. هر یک از تیمارهای کمآبیاری در سه مرحله رشد گیاه تمام دوره رشد (T)، رشد رویشی (M1) و رشد زایشی (M2)) اعمال شدند. بیشترین عملکرد بیولوژیکی 32431 کیلوگرم در هکتار به تیمار جویچهای یک در میان در مرحله اول رشد (CM1) و کمترین آن برابر 17654 کیلوگرم در هکتار به تیمار خشکی موضعی ریشه با جابجائی جویچههای مرطوب بعد از سه دور آبیاری در مرحله دوم (D3M2) اختصاص داشت. کارآئی مصرف آب برای تیمار شاهد برابر 57/2 و برای خشکی موضعی ریشه با جابجائی جویچههای مرطوب بعد از دو آبیاری در تمام دوره رشد (D2T) برابر شش (کیلو گرم عملکرد بیولوژیکی به متر مکعب آب) حاصل شد. با توجه به کارآئی مصرف آب، مناسبترین روش کمآبیاری برای ذرت در منطقه کرمان، خشکی موضعی ریشه با جابجائی بعد از دو دور آبیاری (فاصله 28 روزه) میباشد.
Water resources are limited worldwide. Deficit irrigation is a strategy to deal with this limitation. To determine the best method for corn deficit irrigation one study was conducted. This research was conducted on Shahid Bahonar University of Kerman in the spring of 2010. A completely random experimental design with one control and 18 deficit irrigation treatments in three blocks was considered. Treatments were: mild water stress (irrigation with %75 ETP), high water stress (irrigation with %50 ETP), fixed every other furrow irrigation treatment (C) and three partial root zone drying (Change the wet furrows in every irrigation (D1), Change the wet furrows in every other irrigation (D2) and change the wet furrows in every second irrigations (D3)). Every treatment was conducted in three growth stage of corn (all periods of growth (T), vegetative growth stage (M1) and reproductive growth stage (M2)). The highest biological yield was equal to 32431 kg per hectare was belonged to CM1 treatment and the lowest was 17654 kg per hectare belonged to D3M2 treatment. Water use efficiency (km biological yield per cubic meter of water) for the S (irrigation with %100 ETP) treatments was equal to 2.57 and for D2T treatments was equal to 6. The results showed that the partial root zone drying with two intervals irrigation (28-day) was the best choice to apply deficit irrigation for corn.
https://www.waterjournal.ir/article_70414_45e9427406ab187f2d398bb5ba7f03a0.pdf
خشکی موضعی ریشه
ذرت
عملکرد
کارآئی مصرف آب
کمآبیاری
Corn
Deficit irrigation
Partial Root Zone Drying
Water Use Efficiency
Yield