2024-03-28T23:41:14Z
https://www.waterjournal.ir/?_action=export&rf=summon&issue=10485
نشریه علمی پژوهشی مهندسی آبیاری و آب ایران
2251-7359
2251-7359
1397
9
2
مقایسه آزمایشگاهی مدلهای پرش هیدرولیکی در رژیمهای مختلف جریان
فاطمه
یوسفی
جواد
مظفری
سید اسدا...
محسنی موحد
حوضچه آرامش نقش مهمی در اتلاف انرژی جریان خروجی سازههای هیدرولیکی ایفا میکند. در این مطالعه 5 مدل پرش هیدرولیکی که در شرایط آزمایشگاهی مشخص نتایج مناسبی را دادهاند، با یکدیگر مقایسه شده است. 32 آزمایش در محدوده اعداد فرود 02/1-19/9 با سه زبری بستر و تحت سه شیب و حداقل جریان یافتن سه دبی متفاوت انجامگردید. بسترهای انتخاب شده عبارت از بستر فلزی، بستر با زبری 6/1 میلیمتر و بستر با زبری 6/3 میلیمتر میباشد. نتایج نشان داد که مدلهای بررسی شده، دارای خطا در تخمین طول پرش هیدرولیکی در رژیمهای مختلف جریان میباشند. در جریان صاف هیدرولیکی کمترین خطا برای مدل پارسامهر و همکاران با 16 درصد خطا میباشد. در جریان انتقالی هیدرولیکی تمام مدلها دارای خطای بالایی میباشد اما در صورت نیاز، میتوان از مدل محسنی موحد و همکاران با خطای 7/53 درصد استفاده کرد. در شرایط زبر هیدرولیکی نیز هیچکدام از مدلها خطای پایینی ندارد ولی بههرحال مدل موحد با خطای تقریبی 57 درصد قابل استفادهتر میباشد.
پرش هیدرولیکی
حوضچه آرامش
زبری بستر
2019
02
20
1
11
https://www.waterjournal.ir/article_87262_1a85ece0f163fd58bdca2fb92c92e10c.pdf
نشریه علمی پژوهشی مهندسی آبیاری و آب ایران
2251-7359
2251-7359
1397
9
2
اثر زاویه آبگیری بر کنترل رسوب در دهانه آبگیر در قوسU شکل همراه با آبشکن و دیوار جداکننده
حسن
گلیج
امیرحمزه
حقی ابی
مجتبی
صانعی
حجت الله
یونسی
یکی از اهداف اصلی آبگیری از قوس رودخانه، هدایت دبی جریان بیشینه توام با رسوب کمینه به دهانه آبگیر است. بنابراین موقعیت و زاویه آبگیری از قوس رودخانه با وجود سازههای کنترل رسوب از مهمترین پارامترهایی است که باید مورد توجه قرار گیرد. در این پژوهش، با انجام مطالعه آزمایشگاهی در یک کانال U شکل، به بررسی تاثیر تغییر زاویه آبگیری با وجود سازههای آستانه و دیوار جداکننده10 درجه در سه درصد آبگیری 17، 21 و 26 درصد پرداخته شد. نتایج نشان داد مقدار عدد فرود ورودی جریان با کاهش زاویه آبگیری، کمتر میگردد. همچنین با افزایش زاویه آبگیری از 45 به 75 درجه مقدار رسوب ورودی به آبگیر جانبی افزایش مییابد، بطوریکه با ترکیب سازه آستانه و دیوار جداکننده، مقدار رسوب وروی به آبگیر نسبت به حالت شاهد بیشتر کاهش مییابد. با افزایش زاویه آبگیری از 45 به 75 درجه در تمامی درصدهای آبگیری عرض جدایی جریان در سطح آب کاهش مییابد. بررسی قدرت جریان ثانویه در امتداد دهانه آبگیر نشان داد که در تمامی حالتهای آزمایش، کاهش زاویه آبگیری از 75 درجه به 45 درجه، باعث میشود که قدرت جریان ثانویه در امتداد دهانه آبگیر کاهش کمتری یابد و در نتیجه، رسوب کمتری وارد دهانه آبگیر شود.
قوس رودخانه
ناحیه جدایی جریان
عدد فرود
آبگیر جانبی
2019
02
20
12
26
https://www.waterjournal.ir/article_87263_bbd152c0a18c95cfb943abbe990a0a16.pdf
نشریه علمی پژوهشی مهندسی آبیاری و آب ایران
2251-7359
2251-7359
1397
9
2
تعیین پارامترهای بیلان آبهای سطحی حوضه آبریز آقچای با استفاده از مدل SWAT و بررسی عدم قطعیت آنها با کاربرد الگوریتم SUFI-2
ساناز
جوانمرد
حسام
قدوسی
بهزاد
حصاری
نتایج حاصل از بیلان آب رودخانهها یعنی میزان تغییرات ذخیره آبهای سطحی میتواند به طور کارآمدی در تصمیمگیری و استفاده بهینه از این منابع آب به کار گرفته شود. یکی از مدلهایی که اخیراً به طور گستردهای جهت شبیهسازی عوامل هیدرولوژیکی حوضههای آبریز، از نظر کمی و کیفی، مورد استفاده قرار میگیرد مدل نیمهتوزیعی هیدرولوژیکیSWAT میباشد. این مدل برای شبیهسازی حوضههای آبریز به صورت پیوسته و در مقیاس روزانه عمل مینماید. در این تحقیق پارامترهای بیلان آبهای سطحی حوضه آبریز آقچای با استفاده از مدلSWAT مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین الگوریتمSUFI-2 در بسته نرمافزاریSWAT-CUP برای واسنجی و اعتبار سنجی دبی ماهانه رودخانه و تحلیل عدم قطعیت مدل مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد مقدار ضریب ناش برای دوره واسنجی برابر 86/0 و در سطح خیلی خوب است و مقدارP-factor در دوره واسنجی نیز معادل 17 درصد و R-factor برابر 1/0 میباشد. این مقادیر برای دوره اعتبارسنجی به ترتیب برابر 52/0، 29 درصد و 14/0 میباشند که با توجه به مقدار ضریب ناش به دست آمده در سطح رضایتبخش قرار دارند.
الگوریتم SUFI-2
بیلان آب سطحی
حوضه آقچای
عدم قطعیت
مدل SWAT
2019
02
20
27
36
https://www.waterjournal.ir/article_87264_cc14cf47a50f9fe5f3ac9d98762129ca.pdf
نشریه علمی پژوهشی مهندسی آبیاری و آب ایران
2251-7359
2251-7359
1397
9
2
تغییر پاسخ هیدروگراف واحد آبخیز در اثر احداث سازههای کوتاه تأخیری
شهناز
میرزایی
رئوف
مصطفی زاده
اجرای عملیات آبخیزداری در سطح آبخیز میتواند رژیم هیدرولوژیک جریان خروجی از آبخیز از جمله دبی اوج، زمان تا اوج، زمان پایه و حجم رواناب را تحت تاثیر قرار دهد. یکی از کاربردهای هیدروگراف واحد، محاسبه اثر فعالیتهای انجامشده بهمنظور کنترل سیل روی عکسالعمل هیدرولوژیک آبخیز است که بهوسیله مقایسه خصوصیات هیدروگراف واحد استخراج شده از دادههای بارش و جریان قبل و بعد از انجام اقدامات در آبخیز صورت میگیرد. نتایج ارزیابی تاثیرات هیدرولوژیک فعالیتهای اجرایی میتواند در طراحی بهینه و اجرای عملیات کنترل سیلاب مفید واقع گردد. هدف این تحقیق ارزیابی تاثیر هیدرولوژیک اقدامات مکانیکی آبخیزداری (احداث سدهای تأخیری) انجام شده در آبخیز جعفرآباد استان گلستان با مساحتی حدود (10900 هکتار) با استفاده از رویکرد مقایسه هیدروگراف واحد است. پس از استخراج وقایع ثبت شده بارش-رواناب متناظر (43 رخداد) در دوره زمانی ارزیابی قبل و بعد از احداث عملیات مکانیکی، هیدروگرافهای واحد با تداوم بارش برابر زمان تمرکز آبخیز محاسبه گردید. در این خصوص برای تبدیل هیدروگرافهای D ساعته به Tc ساعته از منحنی S استفاده شد. سپس مولفههای هیدروگراف واحد آبخیز در دو وضعیت قبل و بعد از اقدامات آبخیزداری استخراج شد و نتایج با استفاده از آزمون تی و نمودارهای باکس-ویشکر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که تاثیر اقدمات آبخیزداری بر روی هیدروگراف واحد شاخص بهصورت افزایش دبی اوج و زمان پایه و کاهش زمان تا اوج پاسخ واحد بوده است. در حالی که، اثر اقدامات سازهای از نظر آماری نشاندهنده تفاوت معنیدار (p-value<0.05) مولفه زمان پایه و افزایش آن به میزان 6 ساعت (بهطور متوسط) بعد از احداث عملیات بوده است. هر چند میانگین زمان تا اوج رخدادها از 9/15 به مقدار 8/14 ساعت کاهش پیدا کرده است ولی از نظر آماری معنیدار نبوده است. در مجموع میتوان گفت در اثر اجرای سازههای تأخیری و جانمایی مکانی آنها در سطح آبخیز، واکنش آبخیز و در نتیجه مولفههای هیدروگراف واحد آبخیز تحت تأثیر قرار گرفته است.
پاسخ واحد
رفتار هیدرولوژیک
زمان تمرکز
سد اصلاحی
هیدروگراف واحد
2019
02
20
37
49
https://www.waterjournal.ir/article_87265_58d0ac1e124a5e8d4cc21c1b69d46cc1.pdf
نشریه علمی پژوهشی مهندسی آبیاری و آب ایران
2251-7359
2251-7359
1397
9
2
ارزیابی آسیبپذیری به آلودگی نیترات به آبخوان دشت الشتر با استفاده از مدلهای دراستیک و سینتکس
ناصر
گنجی خرم دل
معصومه
شمس
حفاظت و جلوگیری از آلودگی منابع آبهای زیرزمینی یک امری ضروری است و در این پژوهش، جهت شناسایی نواحی آسیب پذیر آبخوان دشت الشتر در برابر آلودگی از دو روش دراستیک و سینتکس استفاده شد. در این پژوهش ابتدا نقشه حساسیت دشت برای هر یک از این مدل ها، در محیط GIS تهیه شد. ضریب همبستگی به روش پیرسون محاسبه شد و با مقایسه این ضریب و شاخص آسیبپذیری ذاتی مدلهای مذکور، مدل دراستیک به علت داشتن ضریب همبستگی بیشتر (67/0)، نسبت به مدل سینتکس (50/0)، انتخاب و به اصلاح وزن پارامترهای آن پرداخته شد. جهت اطمینان از کارکرد مدلها، هم بستگی به روش پیرسون بین لایه نیترات مربوط به چاههای دشت و نقشههای آسیبپذیری محاسبه شد. با توجه به بالا بودن ضریب همبستگی بین مدل دراستیک و لایه نیترات و به دلیل تطابق نداشتن وزن پارامترهای اختصاص یافته به پارامترها در مدل با نتایج تحلیل حساسیت از روش رتبه بندی AHP استفاده گردید که بر اساس نتایج آن وزن پارامتر توپوگرافی از 1 به 2 و وزن پارامتر محیط غیر اشباع از 5 به 8/2 تغییر نمودند و پارامترهای تغذیه خالص و محیط خاک به دلیل داشتن همبستگی منفی با نقشه پهنه بندی یون نیترات، حذف گردیدند. مدل اصلاح شده (DATIC)، منطقه را به سه کلاس مختلف آسیب پذیری تقسیم بندی نمود که بر اساس آن 67% آن قابل اغماض، 24 درصد در طبقه آسیب پذیری خیلی کم و مقدار 9 درصد در طبقه بندی آسیب پذیری کم قرار گرفتند و این مدل با ضریب همبستگی 79 درصد، مدل مناسبتری برای آبخوان دشت الشتر شد.
آب زیرزمینی
مواد آلاینده
پهنه بندی آسیبپذیری
کاربری اراضی
پارامترهای هیدروژئولوژیکی
2019
02
20
50
64
https://www.waterjournal.ir/article_87266_4cc6e256c7234ee2efdc413ac80a7c09.pdf
نشریه علمی پژوهشی مهندسی آبیاری و آب ایران
2251-7359
2251-7359
1397
9
2
بررسی تاثیر انتقال آب در تخصیص منابع آب سد چغاخور با استفاده از رویکرد پویایی سیستم
مصطفی
کدخداحسینی
شایان
شامحمدی
حامد
نوذری
رسول
میرعباسی نجف آبادی
در این مطالعه تخصیص منابع آب سد چغاخور پس از بهرهبرداری از طرح انتقال آب سبزکوه به چغاخور با استفاده از رویکرد پویایی سیستمها مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور دادههای ماهانه دبی ورودی به مخزن و تبخیر از سطح مخزن با استفاده از مدل SARIMA برای دوره زمانی 98-1394 پیشبینی شد و بهترین مدل برازش داده شده برای دبی ورودی به مخزن و تبخیر به ترتیب SARIMA (1,0,3)(1,1,1) و SARIMA (1,0,1)(1,0,1) بدست آمد. به این ترتیب همه عوامل تاثیرگذار بر حجم آب موجود در سد و همچنین برهمکنش عرضه و تقاضای آب شرب، صنعت، کشاورزی و زیست محیطی در محیط برنامهنویسی VENSIM مدلسازی شد. سپس 9 سناریو به منظور تخصیص منابع آب سد برای آینده منطقه ارائه شد. نتایج نشان داد که در بهینهترین سناریو این سد توانایی تامین آب 4300 هکتار از زمینهای کشاورزی پائیندست را دارد که در این حالت درصد تامین نیازهای شرب، صنعت، کشاورزی و زیستمحیطی بهترتیب 98، 90، 87 و 94 میباشد. علاوه بر این با تغییر سیستم آبیاری از سطحی به تحت فشار و با افزایش 30 درصدی راندمان آبیاری، میتوان سطح زیر کشت آبیاری سطحی را از 3000 به 3900 هکتار آبیاری تحت فشار افزایش داد.
انتقال آب بین حوضه ای
تخصیص
راندمان آبیاری
سناریو
SARIMA
VENSIM
2019
02
20
65
79
https://www.waterjournal.ir/article_87267_eb66b9c37a5e8c42b7fc1c987f2e0185.pdf
نشریه علمی پژوهشی مهندسی آبیاری و آب ایران
2251-7359
2251-7359
1397
9
2
بهینهسازی تعداد پیزومترها در پیشبینی سطح آبهای زیرزمینی با روشهای تحلیل عاملی (مطالعه موردی: دشت میناب)
ام البنین
بذرافشان
زهرا
گرکانی نژاد مشیزی
بهدلیل کمبود بارندگی در مناطق خشک و نیمهخشک و در نتیجه محدود بودن منابع آبهای سطحی در این مناطق، مصرف آب در بخش کشاورزی، صنعت و شرب بهشدت به آب زیرزمینی متکی است. در برداشتهای صحرایی مثل نمونهبرداری از عمق آب در چاهها، تعیین نقاط مهم جهت نمونهبرداری به لحاظ کاهش حجم نمونهها و صرفهجویی در هزینه و زمان بسیار مهم است. در این مقاله، از آنالیز مؤلفههای اصلی و تحلیل خوشهای جهت تعیین چاههای مؤثر برای تعیین تراز سطح ایستابی سفره آب زیرزمینی دشت میناب واقع در استان هرمزگان و حذف چاههای کماهمیت استفاده شده است. برای این منظور، 38 چاه پیزومتری در منطقه مورد مطالعه بررسی گردید و با استفاده از آنالیز مؤلفههای اصلی، اهمیت نسبی هر چاه بین 0 تا 1 محاسبه گردید. بررسی بهعمل آمده نشان داد با حذف چاههایی که اهمیت نسبی آنها کمتر از 7/0 است، ضریب تغییرات سطح آب زیرزمینی نسبت به حالتی که از تمامی چاهها استفاده میگردید؛ افزایش چندانی نمیکند. با استفاده از تحلیل خوشهای، پیزومترها به سه خوشه تقسیمبندی شدند که از بین خوشهها، خوشه سه با 12 پیزومتر معرف بهتری از پیزومترها بود و کمترین خطا را داشت. درنهایت تحلیل خوشهای با خطای کمتر نسبت به روش PCA، ملاک نتیجهگیری قرار گرفت.
تحلیل مؤلفه اصلی
تحلیل خوشهای
کمیت آب زیرزمینی
دشت میناب
2019
02
20
80
94
https://www.waterjournal.ir/article_87268_522241bcb536713c5d3dfe91d5446f00.pdf
نشریه علمی پژوهشی مهندسی آبیاری و آب ایران
2251-7359
2251-7359
1397
9
2
تحلیل تغییرات سطح آب زیرزمینی دشت عجبشیر با کاربرد الگوی اتورگرسیو تلفیقی میانگین متحرک فصلی (SARIMA)
ابوالفضل
ناصری
علیرضا
حسن اقلی
دشت عجبشیر ازجمله مناطق مهم کشاورزی استان آذربایجان شرقی است که بیش از نصف نیاز آبی محصولات مختلف زراعی و باغی در این دشت، از منابع آب زیرزمینی تأمین میشود. برداشت مداوم و بیرویه از آب زیرزمینی موجب افت بیش از 5/5 متر از سطح آب از سال 1363 تاکنون گردیده است. بنابراین بهرهبرداری بهینه و پایدار از منابع آب زیرزمینی در این دشت یک ضرورت مدیریتی است که آنهم مستلزم الگوبندی کمی مصرف و پیشبینی روند بهرهبرداری از این منبع آب است. از سوی دیگر با عنایت به توانمندی الگوهای سریهای زمانی در الگوبندی و پیشبینی رفتار پدیدههای با تغییرات زمانی در مهندسی آب، این پژوهش با هدف تحلیل تغییرات سطح آب زیرزمینی دشت عجبشیر با الگوهای آماری سریهای زمانی انجام گردید. در این پژوهش افت سطح آب زیرزمینی به مدت 44 سال با 16 روش الگوبندی ارزیابی گردید و پس از ارزیابی، الگوی اتورگرسیو تلفیقی میانگین متحرک فصلی (SARIMA) مناسبترین الگو تشخیص داده شد. نحوه الگوبندی، آزمون و پیشبینی با الگوی یادشده به این صورت بود که حدود 50 درصد دادههای افت سطح آب زیرزمینی برای الگوبندی (از سال 1363 تا 1385)، 25 درصد آن برای آزمون (1385 تا 1396) و 25 درصد بقیه (1396 تا 1407) برای پیشبینی استفاده گردید. نتایج نشان داد با فرض ادامه یافتن شرایط موجود بهرهبرداری و استفاده از آب کشاورزی در دشت، میانگین حجم افت آب زیرزمینی در سال یازدهم پیشبینی (1407) برابر 5/26 میلیون مترمکعب خواهد بود. برای مدیریت بهینه مصرف آب زیرزمینی، سناریوهای مختلف صرفهجویی شامل ادامه روند بهرهبرداری، مصرف منبع آب زیرزمینی با 10، 15، 20، 25 و 30 درصد صرفهجویی با شروع از سال 1397 در نظر گرفته شد. در صورت صرفهجویی از سال 1397 بهاندازه 10 درصد، در سال یازدهم نزدیک سه میلیون مترمکعب در آب زیرزمینی صرفهجویی خواهد شد.
آبهای زیرزمینی
آب زیرزمینی دشت عجبشیر
الگوی اتورگرسیو
تغییرات حجم آب زیرزمینی
2019
02
20
96
107
https://www.waterjournal.ir/article_87383_ef4f2e11d96b446d5868ebc6e74a0f8b.pdf
نشریه علمی پژوهشی مهندسی آبیاری و آب ایران
2251-7359
2251-7359
1397
9
2
ارزیابی عملکرد مدلSDSM در بررسی اثر تغییر اقلیم بر بارش و دما
مهراوه
حصیرچیان
باقر
ذهبیون
محمدرضا
خزایی
تغییراقلیم و افزایش دمای کره زمین از مسائل مهم زیست محیطی بشر بهحساب میآید که در سالهای اخیر مطالعات زیادی را بهخود اختصاص دادهاست. جهت ارزیابی آثار اقلیم آینده، از مدلهای گردش عمومی (GCMs) برای شبیهسازی متغیرهای اقلیمی استفاده میشود. خروجیGCM ها بزرگ مقیاس هستند، لذا جهت مطالعه اثرات تغییراقلیم در مقیاس حوضه نیاز به کاهشمقیاس دادهها است. مدل کاهشمقیاس آماری SDSMقبلا برای مطالعات تغییراقلیم بهکار رفتهاست، حال آنکه دامنه کار این مدل کمتر مورد ارزیابی قرار گرفته شدهاست. در این پژوهش، عملکرد مدل SDSM با استفاده از دادههای بارش، دمای حداکثر و حداقل ایستگاه یاسوج ومتغیرهای بزرگمقیاسNCEP ارزیابی و سپس اثرتغییراقلیم در دوره 93-2067 بااستفاده از خروجیهای مدل CGCM3 تحت سناریویA2 پیشبینیشد. ارزیابی دقیقی از عملکرد مدل در سه سطح روزانه، ماهانه و سالانه جهت بررسی نقاط قوت و ضعف مدل در ارزیابی آثار تغییراقلیم انجام شد. نتایج نشان داد عملکرد مدل در مقیاس روزانه خوب است، اما در شبیهسازی توزیع بارشهای روزانه حداکثر سالانه قابل قبول نیست؛ در مقیاس ماهانه و همچنین در بازتولید توزیع سالانه بارش در سطح اعتماد 90% قابل قبول، اما نسبتا ضعیف است. عملکرد مدل در بازتولید توزیع سالانه دما قابل قبول نیست. در ارزیابی اثر تغییراقلیم نتایج نشاد داد که در آینده میانگین دمای حداکثر و حداقل ماهانه در همه ماههای سال تقریبا بهصورت یکسان افزایش، میانگین بارش در فصل بهار کاهش و در فصل پاییز افزایش خواهد یافت. افزایش میانگین بارش و دمای سالانه بهترتیب52% و 76/2 درجه سانتیگراد پیشبینی میشود.
: ارزیابی عملکرد
تغییر اقلیم
حوضه رودخانه بشار
کاهش مقیاس آماری
مدل SDSM
2019
02
20
108
120
https://www.waterjournal.ir/article_87385_4ad21cf958a032627d02b9b2721784f8.pdf
نشریه علمی پژوهشی مهندسی آبیاری و آب ایران
2251-7359
2251-7359
1397
9
2
تحلیل فراوانی دو متغیره شدت و عمق بارندگی با استفاده از توابع مفصل (مطالعه موردی: حوزه آبخیز چهلچای، گرگانرود، استان گلستان)
زینب
افشاری پور
عبدالرضا
بهره مند
محمد
عبدالحسینی
بارندگی به عنوان ورودی در مدلسازی سیل و طراحی سازههای هیدرولیکی از اهمیت بسزایی برخوردار است. تحلیل فراوانی بارش از جمله وظایف مهم هیدرولوژیستها و برنامه ریزان منابع آب میباشد. پدیدههای هیدرولوژیکی از جمله بارندگی به صورت چند متغیره (شدت- عمق- مدت) هستند، از این رو مدلسازی مشترک از چندین متغیر تصادفی لازم است. با توجه به اهمیت دو متغیر شدت و عمق بارندگی در مدیریت سیلاب و طراحی سازههای هیدرولیکی، در این تحقیق از توابع مفصل برای تحلیل ساختار وابستگی بین این دو متغیر استفاده شد. برای این منظور از 40 سال دادههای بارندگی ثبت شده ایستگاه بارانسنجی مینودشت واقع بر رودخانه چهلچای حوزه آبخیز گرگانرود استفاده شد. همچنین جهت تعیین ریسک مجاز خراب شدن یک سازه در مقابل بارندگی، دوره بازگشت در حالت یک متغیره با دوره بازگشت دو متغیره بر اساس توابع مفصل منتخب مورد مقایسه قرار گرفت. در این تحقیق بر اساس معیارهای نیکویی برازش، مفصل فرانک منجر به بهترین نتیجه در مدلسازی متغیرهای شدت و عمق بارندگی شد. دوره بازگشت دو متغیره بر اساس مفصل فرانک برآورد گردید که در مقایسه با دوره بازگشت یک متغیره، موجب بهبود در برآورد ریسک مجاز یک سازه میشود. به عنوان مثال، رخداد واقعهای با مقادیر شدت بارندگی 45/33 میلیمتر بر ساعت و عمق بارش 61/168 میلیمتر برای دوره بازگشت یک متغیرهی 100 سال، در دوره بازگشت توأم «یا» برابر 53 سال و در دوره بازگشت توأم «و» برابر 954 سال است. مقایسه تحلیل دو متغیره با تحلیل یک متغیره گویای اختلاف مقادیر حاصل از این دو روش است. از آنجا که تحلیل یک متغیره وقایع هیدرولوژیک به علت عدم در نظر گرفتن تمامی مشخصههای مؤثر در پدیده، تحلیلی جامع و به دور از خطا نخواهد بود، لذا استفاده از تحلیل چند متغیره وقایع هیدرولوژیک در مطالعات توصیه میشود.
بارندگی
تحلیل فراوانی دو متغیره
توابع مفصل
دوره بازگشت یک متغیره
دوره بازگشت دو متغیره
2019
02
20
121
134
https://www.waterjournal.ir/article_87386_a74490d6acfe6b6b6b522c03aee44cbc.pdf
نشریه علمی پژوهشی مهندسی آبیاری و آب ایران
2251-7359
2251-7359
1397
9
2
شبیه سازی زمانی و مکانی بارش در حوضه رود شور تحت تأثیر تغییر اقلیم
حنانه
باروتی
کاظم
اسماعیلی
بیژن
قهرمان
در این تحقیق، با ارائه روشی جدید با استفاده از مدل خطی تعمیم یافته اثرات بلند مدت تغییر اقلیم بر تغییرات بارش در سطح حوضه رود شور تحت سناریوهای B1،A2 وA1B در سه بازه زمانی 30 ساله تا افق 2090 مورد بررسی قرار گرفته است. با استفاده از دادههای بارش روزانه و دمای ماهانه در دورهی پایه (2000-1971) در 13 ایستگاه سینوپتیک به کمک مدلهای خطی تعمیم یافته، الگوی رخداد و مقدار بارش شبیهسازی شده و جهت ریز مقیاس نمایی دادههای مدلهای GCM استفاده شد. از 20 مدل ارائه شده توسط بانک اطلاعاتی CCCSN استفاده شد. مدلهای خطی تعمیم یافته از طریق برقراری ارتباط بین متغیرهای اقلیمی و بارش، زمینهی ریز مقیاس نمایی خروجیهای مدلهای GCM را فراهم مینماید. نتایج حاصل از اجرای مدل خطی تعمیم یافته نشان داده که تنها دو مدل INGV-SXG، BCM2.0 جهت تولید سناریوهای اقلیمی در دورههای آتی مناسب هستند. همچنین نتایج نشان از کاهش بارندگی و افزایش دما در دورههای آتی داشته است. بیشترین درصد کاهش بارندگی ماهانه نسبت به دوره پایه همواره در فصل تابستان رخ داده است. بر این اساس حداکثر کاهش میانگین بارندگی ماهانه طی دوره 2030- 2001، 22/25-، طی دوره 2060- 2031، 50/37- و طی دوره 2090- 2061، بین 58/35- درصد نسبت به دوره پایه پیشبینی میشود.
الگوهای خطی تعمیم یافته
بارش
ریز مقیاس نمایی
سناریوهای تغییر اقلیم
2019
02
20
135
147
https://www.waterjournal.ir/article_87389_a4aba6255b8e1c9c3d19f9d18a4cf7a6.pdf
نشریه علمی پژوهشی مهندسی آبیاری و آب ایران
2251-7359
2251-7359
1397
9
2
بررسی عملکرد مدل ویپ در تحلیل انرژی برقآبی(مطالعه موردی: سد مخزنی سراب تلخ_ لرستان)
علی
کاکاوند
بابک
شاهی نژاد
حسن
ترابی
امروزه به دلیل افزایش جمعیت، تامین نیاز شرب و انرژی از مهمترین مسائل در مدیریت منابع آب می باشد. حفظ محیط زیست و محدودیت منابع فسیلی سبب گردیده توجه بشر به سمت منابع جایگزین و پاک از جمله نیروگاههای برقآبی معطوف شود. بنابراین در این پژوهش، به ارزیابی پتانسیل برقآبی سد مخزنی سراب تلخ واقع در استان لرستان با هدف تأمین بخشی از آب شرب و صنعت شهر خرم آباد به ترتیب 55 و 5 میلیون مترمکعب در سال با استفاده از مدل ویپ در یک دوره آماری 45 ساله (1346-1390 شمسی) پرداخته شد. ابتدا جهت بررسی روند دادهها، از روش آزمون ناپارامتریک من – کندال استفادهشد . سپس برای شبیه سازی پتانسیل برقآبی سد مخزنی سراب تلخ، 6 رقوم مرده، 6 رقوم نرمال و 3 ضریب کارکرد مختلف انتخاب گردید. نتایج حاصل از آزمون تحلیل روند نشان داد آمار آبدهی از روند خاصی پیروی نکرده و تصادفی میباشد. همچنین نتایج حاصل از شبیه سازی پتانسیل برقآبی سد سراب تلخ با هدف تأمین نیاز شرب و صنعت و آنالیز اقتصادی هزینههای اجرایی نشان داد نوسانات رقوم نرمال در مقایسه با رقوم مرده، اثرگذاری بیشتری بر تولید انرژی داشته و رقوم مرده 1424 و رقوم نرمال 1449 متر از سطح دریا به عنوان رقوم بهینه انتخاب شد.
رقوم مرده
رقوم نرمال
سد مخزنی
مدل ویپ
من – کندال
نیروگاههای برقآبی کوچک
2019
02
20
148
165
https://www.waterjournal.ir/article_87390_0c24b674f47ce8f9b58c7966322132e3.pdf
نشریه علمی پژوهشی مهندسی آبیاری و آب ایران
2251-7359
2251-7359
1397
9
2
مدلسازی زهکشی خشک برای بررسی حرکت آب و املاح در یک خاک لوم تحت کشت جو
شهاب
انصاری
جهانگیر
عابدی کوپایی
بهروز
مصطفی زاده فرد
محمد
شایاننژاد
محمدرضا
مصدقی
در سالهای اخیر پژوهشگران روشهای نوینی همچون زهکشی خشک را به دلیل عدم نیاز به آب زیاد و هزینه گزاف به منظور کنترل شوری و رطوبت خاک مناطق تحت کشت اراضی واقع شده در نواحی خشک و نیمه خشک مورد توجه قرار دادهاند. بررسی چگونگی حرکت آب و املاح به منظور اطلاع از نحوه عملکرد این سیستمها ضروری است. در این پژوهش اثر زهکشی خشک بر تغییرات رطوبت، شوری، غلظت یون نیترات و کلر در یک خاک لوم با استفاده از مدلی فیزیکی تحت کاشت گیاه جو بررسی شده است. براساس نتایج، زهکشی خشک علاوه بر کنترل رطوبت خاک منطقه آبیاری، بخش قابل توجهی از املاح وارد شده به این منطقه را نیز به منطقه آیش انتقال داده که به ویژه در سطح خاک آن تجمع یافتهاند. مطابق نتایج در انتهای دوره آزمایش، حداکثر افزایش شوری، نیترات و کلر در سطح خاک منطقه آبیاری به ترتیب 145، 384 و 135 درصد و در سطح خاک منطقه آیش به ترتیب برابر 270، 1070 و 160 درصد مقدار اولیه در شروع آزمایش بود. بنابراین، سیستم زهکشی خشک قادر به کنترل شوری خاک منطقه آبیاری و انتقال املاح به منطقه آیش به منظور رشد مناسب گیاه جو بوده است.
حرکت آب
شوری
کلر
مدل فیزیکی
نیترات
2019
02
20
166
179
https://www.waterjournal.ir/article_87391_a9ec6e083a0b31467f8f9aa6762cb13c.pdf
نشریه علمی پژوهشی مهندسی آبیاری و آب ایران
2251-7359
2251-7359
1397
9
2
تاثیر میدان مغناطیسی و سطوح مختلف شوری آب آبیاری بر دبی قطرهچکانها
علی
قدمی فیروزآبادی
مسعود
پورغلام
، مجتبی
خوش روش
یکی از مشکلاتی که در آبیاری قطرهای در هنگام استفاده از آبهای شور وجود دارد، گرفتگی قطرهچکانها میباشد. این پژوهش با هدف بررسی گرفتگی قطرهچکانها تحت تأثیر آب مغناطیسی در شرایط سطوح مختلف شوری آب انجام شد. در این تحقیق دو تیمار آب مغناطیسی و آب غیر مغناطیسی بهعنوان عامل اصلی و سه سطح شوری شامل آب با شوری 57/0، آب با شوری 5 و آب با شوری 10 دسی زیمنس بر متر و سه فاصله شامل ابتدای لترال، وسط لترال و انتهای لترال بهعنوان عامل فرعی بکار گرفتهشد. طرح آزمایشی بهصورت کرت دو بار خرد شده در قالب بلوک کامل تصادفی و با سه تکرار در شهرستان بابلسر در سال 1395 انجام شد. برای ارزیابی گرفتگی قطرهچکانها، تغییرات دبی قطرهچکانها و آنالیز شیمیایی تیمارهای مختلف آب آبیاری برآورد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که اثر آب مغناطیسی بر دبی متوسط قطرهچکانها و ضریب یکنواختی در سطح احتمال 5 درصد معنیدار شد. در انتهای فصل آبیاری، دبی متوسط قطرهچکانهای مربوط به تیمار آب مغناطیسی، 3/7 درصد بیشتر از آب غیر مغناطیسی بود. همچنین ضریب یکنواختی برای تیمار آب مغناطیسی، 9/7 درصد بیشتر از آب غیر مغناطیسی بود. مقدار متوسط آبدهی قطرهچکانها برای آب شور 10 دسیزیمنس بر متر از 02/4 لیتر بر ساعت در ابتدای دوره آبیاری به 69/3 لیتر بر ساعت در انتهای دوره آبیاری رسید ولی برای شرایط آبیاری مغناطیسی از 05/4 لیتر بر ساعت در ابتدای دوره آبیاری به 85/3 لیتر بر ساعت در انتهای دوره آبیاری رسید. طبق نتایج این پژوهش آب مغناطیسی برای کاهش گرفتگی قطرهچکانها و افزایش یکنواختی آب در مزرعه، جهت استفاده در بخش کشاورزی قابل توصیه میباشد.
آب مغناطیسی
ضریب یکنواختی
کیفیت آب
2019
02
20
180
192
https://www.waterjournal.ir/article_87392_7a6ab44e8b64cf0a468ecdd447aaf5b9.pdf
نشریه علمی پژوهشی مهندسی آبیاری و آب ایران
2251-7359
2251-7359
1397
9
2
شبیهسازی آبیاری جویچهای یکدرمیان گندم با استفاده از مدل SIRMOD
امیر
اسلامی
با توجه به کاهش کمی و کیفی منابع آب از یک سو و از سوی دیگر افزایش رشد جمعیت، یکی از اصلیترین سیاستهای کلان کشور برای امنیت غذایی، توسعه عمودی کشاورزی از طریق افزایش بهرهوری آب میباشد. کمآبیاری به روش آبیاری جویچهای یکدرمیان یکی از روشهای مدیریت آب در مزرعه بوده که کاربرد آن سبب افزایش بهرهوری شده و تولید محصول به ازاء واحد آب آبیاری را افزایش میدهد. هدف از تحقیق حاضر ارزیابی و شبیهسازی جریان در آبیاری جویچهای یکدرمیان گندم با استفاده از نرم افزار SIRMOD است. جهت نیل به این هدف از دادههای تحقیقاتی انجام شده طی سالهای 1384 الی 1386 در ایستگاه تحقیقاتی شهید زنده روح کرمان استفاده شد. این تحقیق در قالب طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی با چهار تیمار روش آبیاری جویچهای معمولی و یکدرمیان با دو فاصله کاشت 50 و 60 سانتی متر (T50، T100، T60 و T120) در سه تکرار انجام شده است. نتایج ارزیابی توسط مدل حاکی از این است که راندمانهای کاربرد، آبیاری و توزیع آب در روش جویچهای یکدرمیان تا دو برابر روش جویچهای رایج قابل افزایش میباشد. نتایج مقایسه زمان پیشروی آب در دادههای حاصل از آزمایش و خروجی مدل اختلافاتی به میزان 4، 10، 27 و 43 دقیقه را به ترتیب در تیمارهای T60، T120، T100 و T50 نشان داد. در مجموع نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که آبیاری یک درمیان با فاصله 60 سانتی متر جویچه ها (T120)، برای محصول گندم حتی در خاک شنی لومی مناسب است و باعث افزایش راندمانهای کاربرد، آبیاری و توزیع میگردد.
آبیاری جویچهای یکدرمیان
بهرهوری آب
کم آبیاری
مدل SIRMOD
2019
02
20
193
207
https://www.waterjournal.ir/article_87421_810e14129bc20d75f880d2850382c7dc.pdf
نشریه علمی پژوهشی مهندسی آبیاری و آب ایران
2251-7359
2251-7359
1397
9
2
بررسی تأثیر به کارگیری سامانههای سطوح آبگیر مدیریت شده در افزایش تولیدات گیاهی
محسن
بنی اسدی
بهمن
پناهی
این پروژه به منظور امکانسنجی استقرار درختان مثمر و افزایش تولیدات گیاهی از طریق بهکارگیری سامانههای سطوح آبگیر در استان کرمان به مدت 5 سال به اجرا در آمده است. برای انجام این تحقیق عرصه مرتعی با شیب متوسط 28% انتخاب شد. پنج تیمار سامانه شامل جمعآوری سنگریزه و پوشش گیاهی سطح سامانه به همراه بهکارگیری فیلتر سنگریزهای، جمعآوری سنگریزه و پوشش گیاهی سطح سامانه بدون به کارگیری فیلتر سنگریزهای، عایق نمودن بخشی از سطح سامانه به همراه به کارگیری فیلتر سنگریزهای، عایق نمودن بخشی از سطح سامانه بدون بهکارگیری فیلتر سنگریزهای و تیمار شاهد (زمین دست نخورده) به همراه سه رقم بادام (تلخ، شیرین و دیرگل همدان) در 5 تکرار بهکار برده شد. در این تحقیق با رفتارسنجی سامانهها، تأثیر آنها بر رشد و نمو نهالها از طریق اندازهگیری شاخصهای گیاهی (قطر یقه، ارتفاع درخت، سطح تاج پوشش، زنده مانی و تولید میوه) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد میانگین این متغیرها در تیمار شاهد از بقیه تیمارها کمتر و به ترتیب در تیمارهای جمعآوری پوشش گیاهی سطح سامانه بدون فیلتر سنگریزهای، جمعآوری پوشش گیاهی سطح سامانه با فیلتر سنگریزهای، عایق نمودن بخشی از سطح سامانه بدون بهکارگیری فیلتر سنگریزهای و عایق نمودن بخشی از سطح سامانه به همراه بهکارگیری فیلتر سنگریزهای افزایش پیدا میکند. به طوری که در سال پنجم اجرای پروژه، میانگین قطر یقه، ارتفاع درخت، سطح تاج پوشش، عملکرد و زنده مانی در تیمار عایق نمودن بخشی از سطح سامانه به همراه به کارگیری فیلتر سنگریزهای به ترتیب به 5/58 میلیمتر، 258 سانتیمتر، 5/2 مترمربع، 2/1 کیلوگرم بادام در هر درخت و 100 درصد رسیده است به طوریکه در این تیمار هیچگونه تلفاتی نداشته و از همه تیمارها بیشتر میباشد. همچنین مجموعاً در بین 75 اصله ارقام بادام کاشته شده (تلخ، شیرین و دیرگل همدان)، رقم تلخ از رشد و نمو بهتری برخوردار بوده و شاخصهای گیاهی در این رقم بیشتر از سایر ارقام میباشد. بنابراین بهکارگیری پوشش عایق در سامانههای سطوح آبگیر، نقش مهمی در جمعآوری حجم آب کافی در جهت تأمین رطوبت مورد نیاز درختان در محل استقرار آنها ایفا نموده و موجب افزایش تولید در حوضههای آبخیز و بهبود اقتصاد معیشتی ساکنان حوضههای آبخیز میگردد.
سطوح آبگیر باران
استحصال آب
تولیدات گیاهی
باغات دیم
بادام
2019
02
20
208
224
https://www.waterjournal.ir/article_87425_2c0edcb1e9e1c020a0604fd735d677ee.pdf